ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Monday, October 06, 2014

کارگاه ایزابل میلون در پژوهشگاه علوم انسانی

کارگاه فلسفه برای کودکان، ایزابل میلون، (Isabelle Millon)
پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۶ مهر ۹۳

اولین کلمه‌ای که ایزابل در آغاز کارگاه گفت این بود: سلام علیکم. در کل سه کلمه‌ی سلام، بله و نه را به زبان فارسی می‌دانست. کارگاه‌اش، با بچه‌های پایه‌ی هشتم شروع شد.قرار شد بعد از اینکه اجرایی با بچه‌ها داشت، به پرسش‌ها پاسخ دهد. ایزابل از بچه‌ها خواست به زبان فارسی صحبت کنند، بچه‌ها در ابتدای کار خیلی خیلی ناخودآگاه پاسخ او را به انگلیسی می‌دادند او توضیح داد  که می‌خواهد آوا و آهنگ زبان فارسی را بشنود. محرک ایزابل این بود: مهم‌ترین چیز در زندگیتان چیست؟ یکی از بچه‌ها به اسم یاسین بحث را شروع کرد و گفت فکر کردن، ایزابل از همین‌ جا شروع کرد. در طی بحث دائم به بچه‌ها توضیح می‌داد که به عقیده‌ی من، به نظر من را از ابتدای جمله‌شان بردارند و فقط به پرسش، پاسخ دهند. یک نکته‌ی خیلی جالبش برای من وقتی بود که می‌خواست از هگل برای بچه‌ها نقل قولی را بیاورد. گفت: من یک دوست خیلی قدیمی دارم که سال‌ها پیش مرده است او گفته است: اولین اشتباه، ترس از اشتباه است. به نظرم شیوه‌ی جالبی بود برای اینکه نخواهی به بچه‌ها بگویی کانت این را گفت هگل این را گفت و ... شیوه‌‌اش همان شیوه‌ای بود که ما در کارگاه کار کرده بودیم یعنی گوش کردن‌ها  را دائم چک می‌کرد، موافق و مخالف را رای‌گیری می‌کرد. نکته‌ای که در کار او وجود داشت این بود که به شیوه و روش بیشتر از محتوا و حتی جذابیت کلاس اهمیت می‌داد، باور داشت که بچه‌ها باید یاد بگیرند خوب گوش دهند و به نظریات هم احترام بگذارند و بتواند نظریات هم را نقد کنند. نکته‌ی جالب دیگر برای من این بود که بچه‌ها را متوجه می‌کرد که عقلانی بودن نظر دوستشان با اینکه آنها با آن نظر مخالف باشند تفاوت دارد چندین بار از مخالفان پرسید به نظرت حرف دوستت عقلانی هست یا نه؟ جایی که با باورهایش همدلی و هم‌فکری نداشتم جایی بود که می‌گفت تو کار فلسفه جذابیت نیست، دغدغه‌ من این نیست که براشون جذاب باشه، من اینجا نیستم که خوشحالشان کنم من یادشان می‌دهم که فکر کنند.
فردا هم با او هشت ساعت دیگر کارگاه دارم دو تا چهار ساعت شاید در این فرصت بیشتر، بتوانم در زمینه‌ی محتوا و روش و جذابیت  از او پرسش کنم، هر چند که به پرسش‌های تکراری پاسخ نمی‌دهد.
کارگاه فلسفه برای کودکان، ایزابل میلون، (Isabelle Millon)
پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۶مهر ۹۳
در ضمن فرانسه هم شبیه همین جا فلسفه برای کودک وارد سیستم آموزش و پرورش نشده است و مدارس دولتی یا خصوصی خودشان به عنوان فوق برنامه آن را در برنامه‌ی مدرسه‌ی خودشان جا می‌دهند. 

پ.ن: حاشیه‌ی امیدوار کننده‌ی  این کارگاه این بود که یکی از بچه‌های کارگاه و نشست‌های ماهانه (خانم زنجانیان) بسیار از نوشته‌های وبلاگم تشکر کرد و گفت چندین بار خواسته است کامنت بگذارد اما نتوانسته است. به قدری تعریف کرد که فکر کنم اگر تا ده سال دیگرهیچ کس نظری درباره‌ی نوشته‌هایم ندهد بتوانم امیدوارانه به نوشتن ادامه دهم.

2 comments:

elham said...

سلام

گزارش نشست ماهانه با پروفسور پارک از کره15/7/93سه شنبه با حضور دکتر راجی و دکتر هدایتی و دکتر کریمی در سالن کنفرانس پژوهشگاه

یه کم دیر رسیدم ولی ابتدا خود پ پارک توضیحات ابتدایی در باره خودش و سیستم کاریش دادوبعد پرسش و پاسخ بود.

نکاتی که یاد گرفتم یا مهم بود برام:

=

برای شروع کارش به دانشگاه لیپمن رفته بوده و پس از پایان تحصیل از دولت کره بودجه گرفته تا در کره این روش را اجرا کند.روشش همان متد لیپمن است ولی محتوا را بومی سازی کرده اند.

=

بیشتر تاکیدش بر اموزش تفکر مراقبتی است و اخلاق محور.

=

دکتر هدایتی در باره تفکر مراقبتی توضیحات کاملی دادکه به گمانم بخش مهم نشست بود و در کل تفکر مراقبتی را در مراقبت افراد حلقه دانست برای انجام روند کندوکاو.با این توضیح که دوست خوب باعث وکمک است برای پژوهش محور بودن در حلقه وبه نظرم این بخش را باید تقویت کنم و بیشتر مطالعه کنم وبسیار مهم است چرا که تفکر مراقبتی را بالا تر از تفکر انتقادی و خلاق قرار داد و با ایجاد انگیزه وعلاقه و دغدغه داشتن از ان یاد کرد.

=

بعدهم پ پارک در باره تفاوتهای فرفنگی کمی حرف زد که به گمانم زیادی کلی گویی بود.

در پایان هم دکتر راجی هدیه ای به پ پارک داد.امروز به نظرم خودمانی و دوست داشتنی تر از دیروز بود شاید به دلیل فرهنگ اسیایی باشه؟

Faezeh Roodi said...

سلام
از گزارش ات بسیار ممنونم فقط درباره پرسش پایان ات که گفتی به خاطر فرهنگی آسیایی است . نه به نظزم این جوری نیست. دلیل اش این بود که ایزابل دیروز با ما کارگاه نداشت و ما فقط ناظر بودیم من امروز هشت ساعت باهاش کارگاه داشتم واقعا جو صمیمانه و دوستانه ای بود خیلی لذت بردم گزارشش را هم می گذارم من 4 ساعت دوم ایزابل که شروع شد با خودم گفتم کاش جلسه دوم را می اومدم پژوهشگاه ولی بعد که چهار ساعت دوم تمام شد خوشحال بودم که این هشت ساعت را با ایزابل گذراندم به ویژه که پارک فردا هم در همایش سخنرانی دارد و احتمالا بخشی اش همین چیزهایی خواهد بود که در پژوهشگاه گفته است باز هم از توضیحاتت
برای نشست امروز پژوهشگاه بسیار ممنونم
موفق باشی