ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Tuesday, September 30, 2014

روز مولانا نه امروز که هر روز

تو ز من ملول گشتی که من از تو ناشتابم
صنما چه می‌شتابی که بکشتی از شتابم
تو رئسی و امیری دم و پند کس نگیری 
صنما چه زود سیری که سیریت خرابم
چه شود اگر زمانی بدهی مرا امانی
که نه سیخ سوزد ای جان نه تبه شود کبابم
چه شود اگر بسازی نشتابی و نتازی 
نشود دلم نمازی چو ببرد یار آبم
تو چه عاشق فراقی چه ملولی و چه عاقی 
زکف جز تو ساقی ندهد طرب شرابم
تو نه آن شکر جوابی که جواب من نیایی
مگر احمقم گرفتی که سکوت شد جوابم...

هشتم مهر ۹۳ سه شنبه

Monday, September 29, 2014

پژوهشگاه علوم انسانی  و مطالعات فرهنگی، گروه   فبک برگزار می‌کند
نشست علمی فلسفه برای کودکان با حضور ایزابل میلون از فرانسه و جین وان پارک از کره
۱۴ و ۱۵ مهر از ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۸


برنامه‌ی کارگاه‌های همایش «فلسفه تعلیم و تربیت در عمل»  مهرماه 1393 
دانشگاه خوارزمی کرج


موضوع کارگاه

مجری

مخاطب

تاریخ

زمان

مدت زمان

ظرفیت

هزینه

تفکر انتقادی

ایزابل میلون

دانشجویان

15 مهرماه

9-13

4 ساعت

20 نفر

50 هزار تومان

مسئله ارزشیابی در فلسفه برای کودکان

ایزابل میلون

دانشجویان

15 مهرماه

14-18

4 ساعت

20 نفر

50 هزارتومان

گقتگوی سقراطی

آن پیلگرن

دانشجویان

18 مهرماه

9-13

4 ساعت

20 نفر

50 هزار تومان

اعمال ذهنی و مهارتهای تفکر

جین هوان پارک

دانشجویان

15 مهرماه

9-13

4 ساعت

20 نفر

50 هزارتومان

مهارتهای عمومی مربی گری فلسفه برای کودکان

دکتریحیی قائدی

آزاد

15مهرماه

14-18

4 ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

جایگاه پرسش گری در فلسفه برای کودکان

دکتریحیی قائدی

آزاد

15 مهرماه

9-13

4 ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

داستان نویسی در فلسفه برای کودکان

دکتریحیی قائدی

آزاد

18 مهرماه

14-18

4 ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

آشنایی با مهارتهای یادگیری مبتنی بر پرسش: نکته های کاربردی

دکتر یزدان منصوریان

دانشجویان

18 مهرماه

9-13

4 ساعت

10 نفر

30 هزار تومان

تعامل پویا

دکتر ایراندخت فیاض

آزاد

18 مهرماه

9-13

4ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

تحلیل هوش هیجانی از طریق کاوشگری فلسفی

دکترمریم دیبا

دانشجویان

15 مهرماه

9-13

4ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

ماتریس زندگی در طبیعت و یادگیری فلسفه ورزی

دکترسیمین بازرگان

آزاد

15 مهرماه

9-13

4 ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

رقص فلسفی بر آهنگ موتزارت روانشناسی: تلفیقی از نظریه لیپمن و ویگوتسکی

دکتر مهرنوش     هدایتی

کودکان

18 مهرماه

9-11

60 -90 دقیقه

12-15

15 هزار تومان

رقص فلسفی بر آهنگ موتزارت روانشناسی: تلفیقی از نظریه لیپمن و ویگوتسکی

دکتر مهرنوش     هدایتی

آزاد

18 مهرماه

11-13

90-120 دقیقه

20 نفر

15 هزار تومان

تفکر سیستمی

(بازی هایی برای آشنایی با ساختارهای تخریب کننده ی محیط زیست)

دکتراسماعیل زاده

کودکان

18 مهرماه

11-13

90-120 دقیقه

15 نفر

15 هزار تومان

تفکر سیستمی

(بازی های تفکر سیستمی برای آموزش محیط زیست به دانش آموزان کلاس پنجم تا هشتم)

دکتراسماعیل زاده

معلمان

18 مهرماه

14-18

4 ساعت

20 نفر

20 هزار تومان

تفکر سیستمی

(آشنایی با ابزارهای تفکر سیستمی برای شناخت و حل مساله)

دکتراسماعیل زاده

دانشجویان

15 مهرماه

14-18

4 ساعت

20 نفر

30 هزار تومان

فلسفه برای کودکان

(سه و نیم تا شش سال)

سحر سلطانی

کودکان

18 مهرماه

16-18

2 ساعت

20 نفر

15 هزار تومان

خلاقیت

فرانک مهرگان

کودکان

18 مهرماه

14-16

2 ساعت

20 نفر

15 هزار تومان

مهارتهای کندوکاو فلسفی

 

دکتر ناجی

مربیان آشنا با p4c

15 مهرماه

9-18

8 ساعت

15 نفر

50 هزار تومان

فلسفه برای کودکان

دکتر ناجی

کودکان رده سنی 9-13

18 مهرماه

14-16

2 ساعت

10 نفر

15 هزار تومان
نودودومین کارگاه ویرایش و درست‌نویسی
این‌بار درکرج
از ۱۷ مهر ۹۳



جمعه ۱۱مهر۱۳۹۳
تهران، کوهستان دارآباد 

ویراستاران دوستدار طبیعت، باز هم‌سفرمان شوید برای تجدید خاطرات ویراستاری‌، خاطرات کوهستانی...
دعوت می‌کنیم از دانش‌آموختگان کارگاه‌های گروه ویراستاران، 
به‌همراه تمام دوستان آنان و خویشان نسبی و سببی‌شان! نیز، تمام 
فارسی‌دوستان و ویراستاران عزیز تا با ما هم‌سفر شوند در دامنه 
کوهستان دارآباد.
با سه‌چهار ساعت پیاده‌روی در کوه، هم از آلودگی هوا می‌گریزیم و 
نفسی چاق می‌کنیم و هم از پشت میز و کاغذ و کامپیوتر به‌شدت فرار 
می‌کنیم و بدنی به سنگ می‌زنیم؛ به‌قیاسِ تنی به آب زدن.
پرسش یا پیشنهادی اگر به ذهن مبارکتان اصابت فرمود یا اگر آمدنی 
بودید، روز پنجشنبه تماس بگیرید تا هماهنگ شویم: ۰۹۱۲۷۳۸۸۷۱۲
قرار ما: صبح جمعه ۱۱مهر۱۳۹۳
اطلاعات بیشتر

باز با ما سری از ناز گران دارد یار
نکند باز دلی با دگران دارد یار؟!

شهریار

دوشنبه ۱۳۹۳/۷/۷

Sunday, September 28, 2014

یک داستان خیلی معمولی
من می‌توانم تا آخر دنیا با خیال‌ات بروم و بیایم و زندگی کنم.‌ می‌توانم خیال‌ات را بردارم و با هم برویم پیاده‌روی، می‌توانم با خیال‌ات چای بخورم و برایت تعریف کنم امروز چه کارهایی کردم و چه کسانی را دیدم و کجاها رفتم. خیال‌ات می‌تواند به حرف‌های من گوش ندهد من می‌توانم گلایه کنم و باز به حرف زدن ادامه دهم شبیه همه‌ی زن‌ها، گاهی چقدر معمولی بودن را دوست دارم. معمولی بودن یعنی من زیاد حرف بزنم و تو گوش ندهی، معمولی بودن یعنی من یک صبح تا ظهر لباس‌هایت را بشویم و روی بند پهن کنم اما حواسم نباشد اینها لباس‌های توست و به شام شبم فکر کنم، معمولی بودن یعنی بروم آرایشگاه ابروهایم را بردارم و بیایم و تو متوجه نشوی و من هی بگویم به نظرت امروز فرقی نکرده‌ام و تو شانه بالا بیندازی و من ناراحت شوم و تو برای اینکه ماجرا را جمع کنی بگویی: فرمژه زده‌ای؟ من اخم کنم و بروم شام آماده کنم با غرغر زیر لب. معمولی بودن یعنی من صبح از خواب بیدار شوم و حال حرف زدن نداشته باشم تو چایت را سر بکشی و بی‌خداحافظی بروی. معمولی بودن یعنی تو برای یک اتاق به‌هم ریخته دعوایم کنی و من جرئت نکنم جوابت را بدهم و روی کاناپه کز کنم. معمولی بودن یعنی تو سالگردهای هر چیز یادت برود و من هی یادت بیاورم و بعد تو هر کاری بکنی من بگویم: حالا دیگر چه فایده؟ معمولی بودن یعنی من بگویم عروسی دعوتیم لباس می‌خواهم تو بگویی وقت ندارم من بگویم برای همه وقت داری جز من... معمولی بودن یعنی من هر بار زنگ می‌زنم بگویم سلام کجایی؟ معمولی بودن یعنی صبح به صبح به مامانم زنگ بزنم و بپرسم امروز غذا چی درست کنم؟ معمولی بودن یعنی در یک جمع زنانه بپرسم باقالی اومده؟ معمولی بودن یعنی آدرس بهترین خیاط و آرایشگاه و کارشناس تغذیه را بگیرم اما وقت نکنم بروم. معمولی بودن یعنی در یک جمع زنانه پز بدهم که من سبزی خرد شده می‌خرم خودم سبزی خرد نمی‌کنم، معمولی بودن یعنی برای روز مرد جز خریدن لباس و جوراب هیچی به ذهنم نرسد. معمولی بودن یعنی تو کنترل تلویزیون را بگیری دستت هی کانال عوض کنی و من بگویم خب روی یکیش نگه دار ببینیم چی داره آخه! معمولی بودن یعنی هر روز وزنم اضافه شود ولی حق به جانب بگویم همه‌ی زن‌ها همین‌اند همه بعد از ازدواج چاق می‌شوند. معمولی بودن‌ها را می‌شمارم از روی همه‌ی معمولی‌هایی که دارند زندگی می‌کنند و بعد با خیال‌ات معمولی معمولی زندگی می‌کنم، گاهی همه‌ی این معمولی‌ها بر روی هم جمع می‌شوند و با هم می‌شوند غیر معمولی‌ترین بودنِ من در تمام زندگیم. دلم گرفته نازنین، گاهی فکر می‌کنم اگر روزی با شنیدنت با دیدنت با بودنت دست و دلم نلرزد آن روز حتما اولین روز یک شروع معمولی است که تنها با روایت کردنش زیباترین غیر معمولی عالم را می‌شود نوشت. آن روز حتما اولین روز، بعد از هزاران دقیقه‌ای است که دست و دلم لرزیده است، دلم می‌خواهد اگر روزگارم قرار است معمولی شود با تو معمولی شود اگر هم نشود با خیال‌ات از غیر معمولی‌ترین‌ها شروع می‌کنم تا به معمولی معمولی معمولی‌اش برسم... دست خیال‌ات را می‌گیرم و با هم می‌دویم به سمت یک سرزمین معمولی، حالا تو هی خلاقیت به خرج بده و از روزمرگی فرار کن، من و خیال‌ات وسط یک دنیا روزمرگی خیلی معمولی نشسته‌ایم و چای می‌خوریم و ملالی نیست جز دوری خودِ واقعی‌ات...
۱۳۹۳/۷/۷ دوشنبه
آن روزهایی که در کارگاه بحث داستان نویسی بود و من از عمق وجودم دلم کارگاه داستان نویسی خواست، فکر نمی‌کردم به این زودی‌ها بتوانم کارگاهی پیدا کنم که قدری پیشم ببرد، آن قدر زود که امروز اولین جلسه‌ی کارگاه داستان نویسی‌ام  در موسسه‌ی پرسش باشد.
با توجه به هدفی که من دارم و فعلا کلاسی وجود ندارد که با رویکرد فلسفه برای کودکان این آموزش را بدهد، چاره را در این دیدم که کارگاه‌های داستان نویسی را تا جایی که زمان و امکانات اجازه می‌دهد شرکت کنم. بعد خودم ویژگی‌های داستان‌های فبک را با آن بیامیزم، شاید از آن کارگاه داستان‌های فلسفی برای کودکان متولد شود. 

Saturday, September 27, 2014



تفسیر و تعبیر ندارد،
خودش،خودش است!
و این منم در آستانه‌ی فصلی سرد،
به همین سادگی!
سیاسی هم نیست...


شده هرگز دلت مال کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال کسی باشد که دیگر نیست؟
برایت اتفاق افتاده در یک کافه‌ی ابری
ته فنجانِ تو فالِ کسی باشد که دیگر نیست؟
خوش و بش کرده‌ای با سایه‌ی دیوار وقتی که
دلت جویایِ احوال کسی باشد که دیگر نیست؟
چه خواهی کرد اگر هر بار گوشی را که برداری
نصیبت بوقِ اشغال کسی باشد که دیگر نیست؟
حواسِ آسمانت پرتِ روی شیشه‌هایِ مه
سکوتت جارو جنجالِ کسی باشد که دیگر نیست؟
شبِ سردِ زمستانی تو هم لرزیده‌ای هرچند
به دور گردنت شالِ کسی باشد که دیگر نیست؟
تصور کن برای عیدهایِ رفته دلتنگی
به دستت کارت پستال کسی باشد که دیگر نیست
شبیه ماهیِ قرمز به روی آب می‌مانی
که سین‌ات هفتمین سال کسی باشد که دیگر نیست
شود هر خوشه‌ای روزی شرابی هفتصد ساله
اگر بغض‌ات لگدمال کسی باشد که دیگر نیست
چه مشکل می‌شود عشقی که حافظ در هوای آن
الا یا ایها الحال کسی باشد که دیگر نیست
رسیدن سهم سیب آرزوهایت نخواهد شد
اگر خوشبختی‌ات کال کسی باشد که دیگر نیست

شهراد میدری

پ.ن: امشب فال حافظم هم نمی‌آید...

۵ مهر ۹۳ اولین شنبه‌ای که حافظانه نیست...
تفکر رهایی: "با" و "بدون" مارکس
 مراد فرهاد پور/ یکشنبه 6 مهرماه ساعت 17-19


طرح درس:
مفهوم رهایی بر خلاف آزادی و یا حتی عدالت فقط تا جایی معنا دار است که رهایی، همه جانبه و همگانی باشد. این امر پیوند میان حوزه امر سیاسی و امر اجتماعی را به پرسشی مرکزی بدل می سازد. در راستای پاسخ دادن به این پرسش، در این دوره گذشته از متون اصلی مارکس به چهره های جدیدتری نظیر اتین بالیبار، لاکلائو، تومبا و... پرداخته خواهد شد.
کارگاه داستان نویسی
صدای راوی
آیا برای نویسنده چشم حساس تر است یا گوش؟
محمد بهارلو/ یکشنبه 6 مهرماه ساعت 17-19


طرح درس:
داستان تجربه‌ای است مکتوب که در زبان واقع می‌شود. پشت هر کلام نویسنده صدایی خوابیده است که طنین آن در موقع خواندن ‌شنیده می‌شود، و همین صدا است که عواطف یا هیجان نهفته در کلمات را بیدار می‌کند. هر چه‌قدر که این صدا طبیعی‌تر و ملموس‌‌‌‌تر باشد زمینه و فضای داستان و دورنماهای آن زنده‌‌تر و «حقیقی»‌تر خواهد بود. درواقع، چنان‌چه بخواهیم خطِ حایل بین داستان و واقعیت را در ذهن خواننده از میان برداریم، یا به‌عبارت ساده‌تر داستانی گیرنده و باورپذیر و فارغ از لفاظی و تکلف بپردازیم، لازم خواهد بود که صدایی گویا و رسا از راوی و آدم‌های داستان به‌دست دهیم؛ به‌طوری‌که خواننده احساس کند نه با «نوشته» بلکه با صدایی متبلورشده در کلمات روبه‌رو است. به‌این‌ترتیب است که انطباق‌پذیری و ضبطِ زیروبم‌ها و سایه‌روشن‌های زبان راوی و سایر آدم‌های داستان اهمیت پیدا می‌کند و زبان دقیق و حساس از زبان آشفته و گسیخته از یک‌دیگر متمایز می‌شوند.
معمولاً راوی مهم‌ترین آدم داستان است ـ حتی اگر آدم اصلی داستان نباشد ـ زیرا که روایتِ داستان بیش از هر چیز در صدای او شکل می‌گیرد. اما نه راوی و نه سایر آدم‌های داستان صدای خود را نه از نویسنده بلکه از خودشان می‌گیرند. به‌عبارت دیگر آدم‌ها صدای خودشان را دارند نه صدای نویسنده را، و از زبان خودشان حرف می‌زنند نه از زبان نویسنده. از این رو است که هر آدمی با آدم دیگر و هر کتابی با کتاب دیگر فرق دارد، چون‌که آدم‌ها و کتاب‌ها هویت‌شان را از خالق‌شان نمی‌گیرند. بنابراین نویسندگان نیز در همۀ کتاب‌ها با یک صدا حرف نمی‌زنند، و چیزی که آن‌ها را، در مقام نویسنده، زنده نگه می‌دارد قابلیت و توانایی آن‌ها در ارایۀ صداهای تازه و رنگین است.