ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Monday, August 12, 2019

پس از مدت‌های طولانی شاید  به اندازه‌ی یک ابدیت که از وبلاگ و وبلاگ نویسی دور بوده‌ام وب‌گردی می کنم سرخپوست خوب هنوز می‌نویسد. سر می زنم به سه روز پیش، نوشته‌های مرضیه‌ی رسولی، می‌روم سراغ پیاده رو و چمدانک. سرچ می‌کنم ببینم دختر ترشیده هنوز یادداشت می‌نویسد یا نه؟ پیدایش نمی کنم خاطره‌ی دوری یادم می آید که انگار همان روزها پس از سال‌ها یکهویی غیب شده بود. خوشحال می‌شوم  که هنوز خیلی‌ها وبلاگ‌نویس‌اند و از اینجا نرفته‌اند. شاید اگر گوشی‌ام نترکیده بود . من هم وسوسه نمی‌شدم بیایم و وبگردی کنم. من اینجا آرام‌ترم. انگار همه اینجا آرام‌اند حتی وقتی آشفتگی‌هایشان را می‌نویسند. دلم می‌خواهد به خودم قول دهم هر شب یا هر چند شب یک بار بیایم اینجا و خیلی چراغ خاموش چیزهایی بنویسم و بروم! 

بیست و یکم مرداد نودوهشت. دوشنبه شب. پای وبلاگ‌ها و وبلاگ‌نویسی‌ها