آخرین میزگرد همایش با عنوان فلسفه برای کودکان
۱۷ مهر ۹۳ پنجشنبه
از چپ به راست: آزاد محمدی، خانم طباطبایی، خانم مرضیه، ایزابل میلون، دکتر منصوریان، آن پیلگرن، دکترمهرنوش هدایتی دکتر روح الله کریمی، زهره آهو قلندری، فائزه رودی تسهیلگر: دکتر یحیی قائدی |
این میزگرد، که آخرین میزگرد همایش بود، با این پرسش
آغاز شد که آیا فلسفه برای کودکان ضرورت دارد؟ اگر بله چرا؟ اگر خیر چرا؟ پاسخ همه
بله بود با دلایل متفاوت جز آزاد که پاسخش خیر بود که عین جملهاش را فراموش کردهام
و چون خودمم هم جزء میزگرد بودم حواسم نبود که جملههای دیگران را یادداشت کنم الان
که داشتم مینوشتم متوجه شدم فقط جمله و دلیل خودم را دارم که بله، چون ما به
جامعهای نقاد، پرسشگر و صبور نیاز داریم و در یک نقل قول غیر مستقیم حرف آزاد این
بود که خیر، در جایی که بر سر میلیونها کودک موشک میریزند فلسفه برای کودکان
ضرورت ندارد. من دلیل مخالفتم با آزاد این بود با فلسفه برای کودکان متفکرانی بار
خواهیم آورد که در آینده بر سر کودکان موشک نمیریزنند. چون پاسخ آزاد چالشیتر
بود و میشد دربارهی پاسخ او بحث کرد دربارهی پاسخ آزاد بحث را ادامه دادیم. خانم
دکتر هدایتی مخالف بودند به این دلیل که معتقد بودند اهمیت جان نجات کودکان چیزی از نجات تفکر کودکان
کم نمیکند. موافقت و مخالفتها حول گزارهی آزاد چرخید و در پایان هم حس هر کس را
پرسیدند. باز هم متاسفانه، متاسفانه، متاسفانه حس دیگران را ننوشتهام از بس که
خودم آن بالا،محو بحثها بودم. فقط حس خودم را دارم که گفتم:«این حلقههای کندوکاو، هر چند بار تکرار میشوند برای من تکراری نمیشوند.» که مترجم محترم برای ترجمهاش کمی به دردسر افتاد.
به نظرم یک اجتماع پژوهشی/حلقهی کندوکاو خوبی بود. نمیدانم شاید هم چون خودم وسط
معرکه بودم و لذت بردم به نظرم خوب آمده است و هنوز نمیدانم آیا واقعا به همان خوبی
بود؟
پ.ن: من به عنوان یک شاگرد P4C یاد گرفتهام هر چیزی را بیدلیل
قبول نکنم و در کلاسهای تربیت مربی آقای قائدی بیشتر یاد گرفتم که بهراحتی و با
احترام میتوانم مخالفت خودم را بیان کنم حتی در برابر استاد و معلم و مادر و پدر.
برای همین بهراحتی و با احترام هنوز با اجتماع پژوهشی مخالفم. از دوستان هم
خواستم صرفنظر از مقایسه و بیان نسبت، واژهی پژوهش و کندوکاو را تعریف کنند و
برایم بفرستند هیچ کس هنوز نفرستاده است. این روزها به هر دو اصطلاح شک دارم. از
سه حالت بیرون نیست. یا اجتماع پژوهشی را میپذیرم یا حلقهی کندوکاو فلسفی را (که
به این تمایل بیشتری دارم) یا یک اصطلاح تازه جعل میکنم.
No comments:
Post a Comment