ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Wednesday, October 15, 2014

میزگرد اصلی همایش، با‌‌عنوان فلسفه‌ی تعلیم‌و‌تربیت در عمل
۱۶ مهر ۹۳


اتفاقی که در همایش فلسفه‌ی تعلیم و تربیت در عمل افتاد این بود که همه‌ی کسانی که مقاله نوشته بودند در گروه‌های مختلف با توجه به موضوع مقاله‌شان در یک میز گرد دقیقا با روش فلسفه برای کودکان و نوجوانان درباره‌ی  ادعایشان بحث می‌کردند. این اتفاق بزرگی بود و شهامت و جسارت بسیاری می‌خواست. نتیجه‌اش به نظرم فوق‌العاده بود حتی کسانی که تصور می‌کردند به اصطلاح خودشان سرکاری است بی‌‌شک از فکرش بیرون نخواهند آمد. نخستین گام بزرگ به سمت بردن این شیوه در اجتماع برداشته شد. با همه‌ی نقدهایی که بر آن بار است اما برای خود من بسیار هیجان‌برانگیز بود و همایش را از کسالت و روزمرگی و تکرار همایش‌های متداول درآورد. اولین میز گرد شانزده مهر بعد از‌ظهر اجرا شد. آقای قائدی تسهیل گر بودند موضوع این بود: چه رابطه‌ای بین فلسفه‌ی تعلیم و تربیت و عمل وجود دارد. هر کس باید در یک جمله نظر خودش را می‌گفت. اتفاق دیگر، این بود که شبیه کارگاه‌ها باید نام کوچک استادان عزیز و گرامی نوشته می‌شد. درواقع، در یک کلاس فلسفی که قرار است نظریات خودت را بدهی، نام کوچک، از نام‌خانوادگی و هر عنوان شغلی که داری به تو نزدیک‌تر است. پس از پایان میزگرد، از کسانی هم که در سالن بودند خواسته شد یک جمله درباره‌ی ارتباط این دو بنویسند و از استادانی که بالا بودند خواستند هر کدام یک نفر را انتخاب کنند که جمله‌اش را بخواند. ایزابل من را انتخاب کرد و من هم جمله‌ام را خواندم: اصل عمل در فلسفه‌ی تعلیم و تربیت یک اصل فراموش شده است که با این فعالیت‌ها، تلاش می‌کنیم به یادش بیاوریم.
به عنوان اولین میزگرد، نفس‌گیر و پر از هیجان بود. اتفاقی بود که بی‌شک حتی مخالفانش هم نمی‌توانند به سادگی از آن بگذرند. برای من که پر از ایده بود. همان دعای همیشگی‌ام: خدایا نمیرم که هنوز خیلی کار دارم... 

No comments: