
نکتهی دیگر اینکه به این نتیجه رسیدهام در کلاسهای فلسفه برای کودکان، شکست وجود ندارد. چون آن قدر پویاست و خودش از خودش تغذیه میکند که آنچه به نظر دیگریها شکست میآید برای ما فقط تجربه است و فکر کردن دربارهی آنچه گذشته است.
ما مربیان خیلی خوبی داریم، که سالهاست در این حوزه اجرا میکنند، اما حتی یک خط هم از تجربیات آنها را، دست کم من ندیدم. شاید برای همین از اولین روز مواجهام با این برنامه با کم و زیادش، تجربههایم را مینویسم.
فلسفه برای کوکان به نوشتن، نیاز دارد، همهاش نقد و جلسه و هماندیشی نیست که اینها هم بخش مهمی از کار است، اما مربیان باید دل به نوشتن دربارهی تجربیاتشان بدهند تا بفهمیم فبک در ایران کجای کار است؟ چند مربی متخصص دارند بر اساس اصول آن کلاسها را اجرا میکنند؟ آیا واقعا پس از ده جلسه یا پانزده جلسه، تغییری را میبینیم که انتظارش را داریم. رصد کردن این چیزها با نوشتن و ثبت آن ممکن است.
همانطور که در پاسخ الهام هم نوشتهام اگر کسی حوصلهی راهاندازی وبلاگ یا فیس بوک ندارد، نوشتهاش را برای من ایمیل کند با نام خودش در وبلاگم منتشر کنم.
نوشتن را در برنامهی فلسفه برای کودکان خیلی جدی بگیرید، هر چند که نوشتن، در تمام زندگیمان باید جدی باشد که نیست.
No comments:
Post a Comment