ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Tuesday, March 24, 2015

مقاومتم شکست، اینستاگرام را هم امروز نصب کردم. این برنامه‌ی محترم و برنامه‌های شبیه به آن کار نصبشان دو دقیقه است ولی یک دفعه به خودت می‌آیی می‌بینی چند ساعت چرخیدی تا ببینی در عالم چه خبره؟ دنیا دست کیه؟ چی به چیه؟ کی به کیه؟ کجا به کجاست؟ الان دقیقا بعد از همان چند ساعت، با‌ همه‌‌‌ی وجود دلم خواست می‌رفتم توی یک غار یا وسط یک جنگل، همین طوری دراز می‌کشیدم آسمان را نگاه می‌کردم. بدون هیچی و به هیچی فکر می‌کردم! ولی با همان سرگیجه و سردرگمی، به‌جای جنگل و غار  آمد‌ه‌ام سراغ وبلاگ و فیس‌‌بوک و از این چیزها. همین چیزهایی که دست کمی از غار ندارند اما غار افلاتون‌اند، در اینجاها هم چشم‌مان دنبال سایه‌هایی است که فکر می‌کنیم حقیقت‌اند تا شاید یک روزی، یک جایی، یک کسی، یک فیلسوفی ما را از این غارها بیرون ببرد، بعد چشم‌هایمان که به تاریکی عادت کرده بود اذیت بشود، مجبور باشیم نخست به آب نگاه کنیم تا به روشنایی عادت کند، بعد به خورشید رو برگردانیم و اگر نور خورشید نابینایمان نکند، تازه ببینیم سایه‌هایی که می‌دیدیم روگرفتِ روگرفتِ کدام حقیقت در عالم‌اند؟

No comments: