متیو لیپمن |
فرزند
پروری با طعم فلسفه
دکتر مهرنوش هدایتی
شاید هنوز
بسیاری از والدین در مورد آموزش فلسفه برای کودکان و فواید بیشمار آن بیاطلاع
باشند اما امروزه در بسیاری از کشورها ساختار کلاس، روشهای تدریس و جایگاه معلم و
محتوای درس تغییر کرده و در پی تلاشهای پروفسور تعلیم و تربیت (متیو لیپمن) و
مدافعان برنامههای او ۴ دهه است که معلوم شده فلسفه، بهترین روش یادگیری است و
بچهها و معلمان از آن سود میبرند. در این روش بهجای معلممداری و حافظه مداری و
پر کردن ذهن کودک از اطلاعاتی که در کتاب درسی است، نیازهای واقعی کودک محور هر
کلاس است و بچهها در مدرسه مهارتهای لازم را برای زندگی میآموزند. نه فقط در
ایران که در بسیاری از کشورهای مدرن دنیا، تا قبل از این بچهها در کلاس به سکوت
دعوت میشدند و باید فقط به معلم گوش میدادند و حرفهای او را حفظ میکردند تا در
آزمونها نمره بگیرند. این فضای خشک که با روحیه پرسشگری و پر شور کودک در تضاد
بود، به مرور باعث بیانگیزگی تحصیلیاش میشد و این حالت حتی به عزت نفس بچهها
لطمه میزد و خلاقیت آنها را از بین میبرد. روابط میانفردی و ارتباط بچهها
پرورش پیدا نمیکرد و آنها تبدیل میشدند به بزرگسالانی که هرگز فرصت نکرده بودند صحت
قضاوتهای خود را بررسی کنند. بیشتر مشکلات امروز، رواج این همه رشوه، کمکاری در
ادارهها، دروغگویی و... میتواند نتیجه مشکلات حل نشده و ریشهدار کودکی تلقی
شود. ما در کودکی تفکر نقادانه نداشتهایم و نیاموختهایم چطور جای دیگران قرار
بگیریمو استدلال منطقی کنیم. ریشه این همه خشونت در بزرگسالی، دعواهای مکرر حین
رانندگی و ترافیک، قلدری کردن در محیط کار و حتی در رابطه با همسر و خشونت با
فرزندمان در نقش والدی، در کودکی ماست.
آموزش فلسفه به کودک، به او یاد میدهد ایدههای مخالف
را بپذیرد و به جای جدال و رد آنها، از آن به عنوان باور و ایدهای متفاوت استفاده
کند که میتواند چراغ راهی برای روشن شدن موضوعات زندگیاش شود. فلسفه باعث بهبود
عزتنفس بچهها میشود و این یعنی بالا رفتن هوش اجتماعی آنها و توانایی مدیریت
رفتارشان، دقیقا همان چیزی که متاسفانه جوانهای امروز ما از نداشتنش رنج میبرند.
فواید فلسفه برای کودکان، به شرطی که در مسیر درست هدایت
شود، در کشور ما هم میتواند به بچهها سود برساند، و اما شرطها؛
۱) معلمها حتما باید دوره دیده باشند و آموزش تخصصی را
از هیات علمیهای پژوهشگاه علوم انسانی (که از سال ۸۸ فعال است) ببینند تا بتوانند
به عنوان تسهیلگر پرسشها و افکار بچهها را در مسیر درست هدایت کنند. اگر در مهد
کودک یا مدرسه ادعا میشود برنامه آموزش فلسفه برای کودکان دارند، حتما شما بهعنوان
والد بپرسید آیا معلمها مدرک معتبر دارند یا نه.
۲) کتابهای درسی و منابع حتی داستانهایی که سر کلاس
مطرح میشود، تایید شده و کاملا با فرهنگ منطبق باشد.
۳) برنامه فلسفه برای کودک حتما ۳ نوع تفکر خاصی که مد
نظر لیپمن بوده را پوشش دهد، اولی تفکر نقادانه است. منظ.ر از نقد، انتقاد کردن به
معنای منفی نیست بلکه قدرت بررسی یک موضوع از زاویههای مختلف است. دوم تفکر خلاق
است که کودک برای هر مساله راهحلهای متفاوت بدهد. سوم که از همه مهمتر است و
مشکلات بزرگسالان امروز از آن ناشی میشود، تفکر مراقبتی است، یعنی به کودک یاد
بدهیم که مراقب رفتار، احساسات و افکار خود و دیگران باشد و به این توانمندی برسد
که فکر کند طرز فکر من چه ضررهایی به احساس خودم و دیگران خواهد زد و یاد بگیرد
برای موضوعات با ارزش زندگیاش ارزش قائل شود. این موضوعات میتوانند محیط زندگی
او، اعضای گروه، همکلاسیها، خانواده و خیلی چیزهای دیگر باشند.
منبع: روزنامهی سلامت، شنبه ۸ آذر ۹۳
No comments:
Post a Comment