ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Saturday, January 10, 2015

Bijan Bijani - بیژن بیژنی بانو


واژه‌ی بانو را دوست دارم.  شکوهی در این واژه هست که در هیچ‌کدام از واژه‌های دیگری که به
زن مربوط می‌شود نیست. از منزل و عیال و همسر بگیر تا معشوقه. بانو، شبیه ملکه‌ بودن است. حس خوبی به آدم می‌دهد. یک بار به مامانم گفتم: به من بگویید فائزه بانو گفت: طلبت! کلی از دستش خندیدم. یک آشنای دور داریم کلا اسمش بانو است. بچه که بودم هر وقت صحبت از این بانو می‌شد، در خیالم تصاویر باشکوهی بر روی اسمش
 می‌گذاشتم. نمی‌دانم حسم درست است یا اشتباه اما
کسی که بانو است هم منزل است، هم خانم است، هم زن است، هم عیال است، هم معشوقه است، همه‌ی اینها با هم و یک چیزی والاتر و با شکوه‌تر از اینها و من نمی‌دانم آن بیشترش که مرا هم درگیر خودش کرده است چیست. شاید باید مرد بودم که می‌فهمیدم پسِ‌پشت بانو بودن چه رنگ و چه حس و چه نحوه‌ی بودنی است که این همه در نظرم با شکوه و والا می‌نماید.
 

4 comments:

Anonymous said...

سلام.چقدرآهنگ زیبایی بود.منم مثل توازواژه ی بانولذت میبرم.غزال

ندای غرب (میثم منیعی) said...

سلام دکتر بانو رودی
بسیار زیبا بود.

Faezeh Roodi said...

غزال دلم برات تنگ شده بیا تهران

Faezeh Roodi said...

ممنون آقای منیعی شما لطف دارید