۱۱
کلاس فلسفه برای کودکان
جلسهی پنجم، دختران ۱۱ ساله
۲۵ فروردین ۹۴ سهشنبه صبح
امروز برای بچهها شازده کوچولو را بردم، گذاشتم داستان را خودشان بخوانند هر کس تقریبا یک پاراگراف یا بیشتر خواند، تا پایان بخش ۳ را خواندیم تا جایی که میگوید: «کسی که راهش را بگیرد و برود راه دوری نمیرود...» بعد چون خودشان خیلی در خواندن مشکل داشتند و حدس زدم ممکن است خط داستان را از دست داده باشند، پرسیدم چه کسی میتواند تا اینجای داستان را برای بچهها خیلی خلاصه بگوید. خود بچهها گفتند ثنا بگوید. ثنا خیلی خوب و دقیق خلاصه را گفت. به بچهها گفتم دو دقیقه فکر کنند و یک جمله بنویسند. بحثهایمان از جملههایی که گفته بودند به واقعی و غیر واقعی کشید. بعد از گرفتن مخالفتها و موافقتها و پذیرش و رد جملهها از بچهها خواستم با توجهها به داستان و بحثهایی که داشتیم در یک جمله بنویسند واقعی چیست غیر واقعی چیست؟
(البته باید این نظر خواهیها و ارزیابی پایان را با دقت چک کنم، چون خیلی وقتها بدون اسماند و گاهی اوقات چند نفری جا میمانند از اینکه نظرشان را تحویل بدهند.)
سروا: غیر واقعی یعنی وجود ندارد، واقعی یعنی وجود دارد.
پریسا: واقعی چیزی است که وجود دارد و غیر واقعی چیزی است که وجود ندارد.
نیکو: غیرواقعی با واقعی خیلی فرق دارد.
ثنا: از نظر من واقعی یعنی چیزی که حتما نباید وجود داشته باشد بلکه حتی اگر بتوان آن را در ذهن گنجاند واقعی است و غیر واقعی چیزی است که نتوان آن را تصور نمود و در ذهن گنجاند.
... واقعی چیزی است که واقعا وجود دارد.
محدثه: هر کس خیالات خودش را دارد و ممکن است که به نظر بعضیها این داستان واقعی باشد.
عسل: واقعی واقعیه، غیر واقعی غیر واقعی
پارمیدا: به نظر من داستان واقعی این است که در قدیم یا حال اتفاق افتاده باشد ولی غیر واقعی یعنی اینکه اصلا اتفاق نیفتاده باشد ولی به نظر واقعی برسد.
کیمیا۱: از نظر من واقعی چیزی است که واقعیت داشته باشد و غیر واقعی یعنی چیزی که وجود نداشته باشد.
بهار: واقعی یعنی وجود داشته باشد غیر واقعی یعنی وجود نداشته باشد.
بعد هم رسید به ارزیابی و از بچهها خواستم نظریاتشان را بنویسند.
شازده کوچولو از نظر پریسا این شکلی است |
کیمیا ۲: اصلا عسل معلوم نبود مخالف بود یا موافق
سروا: خوب بود فقط کاش وقتمان بیشتر بود.
آیلار: خوب بود.
پریسا: خیلی خوب بود ولی کاش تایم بیشتری داشته باشیم.
عطیه: چون در این جلسه بچهها زیاد به حرفهای بقیه گوش نداند زیاد خوش نگذشت.
نیکو: این جلسه جالب نبود.
... داستان پیکسی بهتره
کوثر: خیلی جملهی من قابل بحث بود ولی اگر همه ساکت بودند خیلی خوبتر بود.
سوگند: خیلی خوب بود.
نگار: جملات خیلی خوبی بود.
عسل: بد بود چون صحبتی نکردم.
ارزیابی خودم: اصلا فکر نمیکردم همین چند صفحهی نخست شازده کوچولو به بحث جدیِ واقعی و غیر واقعی بکشد. تمام مدت کلاس حسم عالی بود. از اینکه عسل برای صحبت کردن انتخاب نمیشد ناراحت بودم. بچهها هم خیلی دقت میکردند که کسانی را انتخاب کنند که اصلا حرف نزدند ولی به خاطر وقتِ کم فرصت به عسل نرسید.
پ.ن: از نظر پرسا شازده کوچولو چون خیالی است نمیتواند شکل آدمها باشد برای همین شکلاش را کشید و داد به من.
پ.ن ۲: کیمیا ۲ که نوشته است اصلا عسل معلوم نبود موافق است یا مخالف، چون عسل اصلا حرف نزده بود دائم دستش بالا بود، از این نظر نوشته است.
جلسهی نخست: اینجا
جلسهی دوم: اینجا
جلسهی سوم: اینجا
جلسهی چهارم: اینجا
پ.ن ۲: کیمیا ۲ که نوشته است اصلا عسل معلوم نبود موافق است یا مخالف، چون عسل اصلا حرف نزده بود دائم دستش بالا بود، از این نظر نوشته است.
جلسهی نخست: اینجا
جلسهی دوم: اینجا
جلسهی سوم: اینجا
جلسهی چهارم: اینجا
No comments:
Post a Comment