برای نجات جان خودت بود یا من، نمیدانم! با بیش و کماش هزار شب جُم نخوردم، رندانهتر از شهرزاد، هر شب،پای قصههایت نشاندیام و کشاندیام تا امروز که دیگر یادم نیاید چه شد پای این قصهها نشستم تا امروز...
۲۳ فروردین ۹۴ یکشنبه صبح، پیش از رفتن به دانشگاه
No comments:
Post a Comment