دو سه سال
پیش از جایی ایمیلی دریافت کردم که پیدایتان نیست؟! و در ادامه هم خواسته بودند به
نتیجهی یک پایاننامه که در حوزهی فلسفه برای کودکان بود نگاهی بیندازم و اگر دربارهاش
چیزی به ذهنم میرسد دریغ نکنم. در پاسخ آن ایمیل نوشتم به محض اینکه تکلیف کنکورم
معلوم شود از کنج عزلت بیرون میآیم. حالا احساس میکنم طوری تخته گاز از کنج عزلت
زدهام بیرون که میترسم حواسم پرت شود و به ته دره سقوط کنم. هنوز راه زیادی
نرفتهام باید کمی از سرعت خود بکاهم و حواسم به پیچهای تند و هوای گاه مهآلود و
گاه بارانی باشد، سالم رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
No comments:
Post a Comment