امروز در کلاس فلسفهی تحلیلی باب فلسفهی ذهن باز شد و از گرفتاری دکارت شروع شد که پس از او هر که آمد گفت باشد تو راست میگویی دو جوهر نفس و بدن داریم حالا اینها چه جوری روی هم تاثیر میگذارند. یاد حال دیشبام افتادم که نه تنها روبه بهبودی نیست گوشهایم هم گرفته است. همچنان معتقدم تاثیر متقابل جسم و روحام بر هم بوده است. روحام دیگر حرفی برای گفتن نداشته است جسمم از پا افتاده است. نمیدانم چه طوری اما شک ندارم ربطی به غدهی صنوبری ندارد.
No comments:
Post a Comment