ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Tuesday, December 23, 2014

دو مدل کرم استفاده می‌کنم، یک شب در میان که گاهی پوست صورتم را قرمز می‌کند و گاهی پوسته پوسته، که خب برایم آزاردهنده است، برای همین هر چند وقت یک بار استفاده نمی‌کنم قرار بوده است که شش ماه مداوم استفاده کنم و تمام شود و بگذارم کنار که به خاطر همین خاصیت‌اش طولانی شده است و البته به دلیل هزینه‌ای هم که کرده‌ام نمی‌توانم کلا بی‌خیال‌اش شوم. به نظرم پوستم شبیه سوختگی درجه‌ی دو می‌شود. یک روز صبح شاکی به مامانم گفتم فکر کنم این دکتر کرم‌ها را اشتباه داده است من گفتم کرم شب می‌خواهم نگفتم لایه‌بردار! مامانم چند لحظه‌ای بهم زل می‌زند سرش را تکان می‌دهد و به جای اینکه حق را به من بدهد با لحن سرزنش‌آمیزی می‌گوید: مثل اینکه او رفته تخصص گرفته او می‌دونه چی بهت بده چی نده تو که متخصص نیستی. با خودم فکر می‌کنم کی و کجا قرار است از حافظه‌ی تاریخی‌ام پاک شود که درباره‌ی چیزی که تخصص ندارم این قدر قاطعانه نظر ندهم؟!

No comments: