استاد کارگاه صبح (خانم مژگان رشتچی) از کسانی که معلم بودند خواست باورهای خودشان در
رابطه با شغلشان را برای خودشان بنویسند و بعد به باورهایشان و به اینکه چقدر فکر
میکنند از باورهای سنتی معلمی فاصله دارند نمره بدهند. من که شوکه شده بودم بیست و نوزده و هجده داده بودند
داشتم فکر میکردم کسی که به خودش از بیست (البته هجده و نوزده هم دست کمی از بیست
ندارد) بیست میدهد اصلا چرا کنار ما نشسته است؟
چرا فکر کرده است باید چیزهای بیشتری یاد بگیرد؟ چرا فکر کرده است که هنوز جای
پیشرفت دارد؟ همهی ما با خود واقعیمان فاصله داریم همهی ما فکر میکنیم بیستیم
در حالی که واقعا نیستیم. هفت هشت سال است با فبک دورادور و نزدیک آشنایم و هر بار
به صبرشان درود میفرستم در برابر آدمهای عجول و پر مدعا. هر بار که در کارگاهها
یا سخنرانیها شرکت میکنم آرزو میکنم کاش فبک در ایران بتواند از دل همهی این
ناصبریها، ادعاهای بیمطالعه جان سالم بهدر برد. البته رفتن چنین راه دشواری بیگمان
آسیبهای خاص خودش را دارد و پایهگذاران این برنامه هم از همان روزهای اول متوجه این آسیبها بودند اما بیش از این امیدوارم آدمهای باسواد و کارکشتهای که واقعا در
این زمینه خوب کار میکنند اگرچه تعدادشان کم باشد آثارشان آنقدر زیاد باشد که
این آسیبها را بیاثر کنند اگر کارهای پرمایه در این زمینه هر روز بیشتر و بیشتر
شود عرصه برای آثار و ادعاهای کم مایه تنگ میشود. باشد که از رهگذر فبک در آیندهای
حتی دور نسلی متفکرتر، منتقد اما صبورتر و پرانرژیتر از این روزها داشته باشیم
No comments:
Post a Comment