چیزی به پایان سال باقی نمانده است، آن قدر به پایاناش نزدیکیم که فکر میکنم، این نوشته را که تمام کنم و منتشرش کنم، بعدش باید بروم به اطرافیانم سال نو را تبریک بگویم. من به یک سال گذشتهام فکر نمیکنم، به دو سال گذشته فکر میکنم، برای من سالی که گذشت ۷۳۰ روز بود که انگار این وسط نو نشد. انگار نوروز ۹۲ که تحویل شد، آمد و آمد و آمد و حالا میخواهد با ۹۴ تحویل شود. دو سال گذشته برایم پر از پیشامدهای خداخواسته، خود خواسته و ناخواسته بود....
No comments:
Post a Comment