امشب داشتم جلسهی سوم تربیت مربی فلسفه برای کودکان را تایپ میکردم. جلسهای که دربارهی کیو و گاس و راهنمای این کتاب بود و به همین دلیل بحث دربارهی مفاهیم علمی بود. من هیچ وقت در زندگیم به علوم و مفاهیم علمی علاقه نداشتم ولی امشب وقتی بوزون هیگز را تایپ میکردم یادم افتاد چقدر آن روز هم که شنیدمش دلم میخواست ببینم چیه؟ و امشب رفتم دیدم که چیه... شاید یکی از آثار بحث کردن روی مفاهیم، همین است. داشتم فکر میکردم، در کلاس با بچهها هم همین است وقتی ذهن بچهها که از ما هزاران برابر کنجکاوتر هستند درگیر قضیه شود رهایشان نخواهد کرد و حتما پاسخی هم که خودشان پیدا کنند هیچ وقت از یادشان نخواهد رفت. یعنی از کل علوم در هر سنی الان فقط از همین بوزون هیگز خوشم آمده است که خودم رفتم دنبالش...
پ.ن: تایپِ کلاس را رها کردم این چهارمین فیلمی بود که دربارهاش دیدم.
No comments:
Post a Comment