ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Thursday, July 10, 2014

در تمام سال‌های تحصیلم یاد ندارم برای نمره به اصطلاح رایج خر خوانی کرده باشم، هیچ وقت چاپلوسی هیچ استاد و معلمی را نکرده‌ام مگر بعد از اینکه نمره‌ام را گرفته‌ام و دیگر بحث درس و نمره نبوده است، تازه چاپلوسی هم نبوده است اگر واقعا معلم یا استادی در زندگیم تاثیرگذار بوده است به حق از او تعریف‌ کرده‌ام یا چیزهایی درباره‌اش نوشته‌ام. تعریف کردنی که دیگر پای نمره در میان نباشد به دل خودم هم بیشتر می‌نشیند. از اینکه آخر بشوم واهمه‌ای ندارم اما از اینکه دم‌دم‌های مرگم حس کنم هیچی نشده‌ام و هیچ چیزی از خودم به‌جا نگذا‌شته‌ام و در خاطره‌ی هیچ کس  نخواهم ماند خیلی می‌ترسم. من می‌توانم کمترین نمره‌ی کلاس را بگیرم اما امیدوارانه به سمت آینده‌ام قدم بردارم. من می‌توانم نفر آخر شوم و یک چای برای خودم بریزم و  پایم را روی پایم بیندازم و زندگینامه‌ی کسانی را بخوانم که همه فکر می‌کردند هیچی نیستند اما برای خودشان کسی شدند و بعد با این رویا آرام بخوابم...

۱۳۹۳/۴/۲۰ پنج شنبه برای ثبت در تاریخ

No comments: