ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Monday, December 16, 2013

خدا و تنها خدا

دیدین وقتی می خوایم بچه ها رو ببریم عروسی, مهمونی, شهربازی یا هر جای دیگه که ممکنه بهشون خوش بگذره از چند روز قبل بهشون می گیم باید مشق هات و بنویسی درس های شنبه ات و بخونی باید هیچی درس نداشته باشی تا ببرمت ما این کار و می کنیم که به خودش هم خوش بگذره استرس درس و مشق مهمونی و عروسی و شهربازی و براش تلخ نکنه بعد هم از صبح همون مهمونی حموم می بریمش کارهاش و مشق هاش و کمکش انجام می دیم موهاش و لباس هاش و مرتب می کنیم گاهی اوقات بچه اونقدر کوچیکه که عقلش نمی رسه ما این همه بذار بردار و برای چی انجام می دیم همین جوری تقدیر شبش تو دستای ماست و آمادش می کنیم برای یه خوش گذرونی بزرگ
یه مدتیه حس می کنم یه مهمونی بزرگ یه عروسی یه بازی قشنگ دعوتم و خدا داره آمادم می کنه مدتیه حس می کنم خدا داره موهامو شونه می کنه کمکم می کنه مشق هام و بنویسم لباس های قشنگ تنم می کنه که منو ببره عروسی یه چیزی ام بین اون بچه کوچولوهایی که اصلا نمی فهمند این همه تغییر و قشنگ شدن برای چیه و اون کسانی که می فهمند و براش پیشاپیش ذوق هم می کنند توی این برزخ بهشتی هیچی دست من نیست دست خداست
خدا و تنها خدا


No comments: