ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Thursday, April 17, 2014

این مطلب دوست خوبم مدینه را که می‌‌‌‌خواندم داشتم فکر می‌کردم شاید شاید شاید یک فلسفه خوانده می‌تواند همچنان که عشق می‌ورزد، حسودی می‌کند، گریه می‌کند، می‌نویسد، می‌خندد، ورزش می‌کند، آرایشگاه می‌رود، خرید می‌کند، بچه بزرگ می‌کند، غذا درست می‌کند، کلاس می‌رود، دعوایش می‌‌‌ شود، خوشحال است، مهمانی می‌رود، دکتر می‌رود، ماسک می‌گذارد، غر می‌  زند و همچنان که شبیه همه زندگی می‌کند و آخر شب خسته از روزمرگی‌‌‌‌ها و بدو بدو ها به قول مدینه مست خواب است، می‌‌تواند گوشه‌ی چشمی هم به مرگ داشته باشد. شاید تنها یک فلسفه خوانده می‌تواند زندگی را زندگی کند و گاهی هم‌زمان با زنده بودنش دغدغه‌ی مرگ به معنای فلسفی آن را داشته باشد نه حتی به معنای مذهبی‌اش را...

No comments: