در ازدواج از هر کجا شروع کنی به اخلاق می رسی از زیبایی شروع کنی به اخلاق میرسی از خوش تیپی شروع کنی به اخلاق می رسی از تحصیلات شروع کنی به اخلاق می رسی از پول شروع کنی به اخلاق می رسی از مذهب و دینداری شروع کنی به اخلاق می رسی از بی دینی شروع کنی به اخلاق می رسی از خدا شروع کنی به اخلاق می رسی از بی خدایی شروع کنی به اخلاق می رسی
درآسمان ازدواج با هر پروازی که بپری در فرودگاه اخلاق فرود می آیی
اینکه هر کسی دوست داشته باشد از کجا شروع کند ناگفته پیداست که اختیاری است و کسی نمی تواند کسی را مجبور کند که از کجا شروع کند اما ختم شدن آن به اخلاق جبر تاریخی است
پی نوشت: در این وبلاگ هیچ وقت دلم نمی خواست باب روابط زن و مرد، ازدواج و موضوع های مرتبطش را باز کنم اماچند وقت پیش نیلوفر با یک سوال و یک کامنت فایلش را در ذهنم باز کرد که همچنان باز مانده است اما با همه ی وجود حس می کنم همه ی قصه همان است که نوشتم نه چیزی بیش
6 comments:
movafegham
کاش یه کم مخالف بودی باهم بحث می کردیم :)البته روز جمعه خونه ی دایی رضا کشف بزرگی کردم وقتی حضوری درباره ی یکی از پست هایم با هم بحث می کردیم و تبادل افکار فهمیدم قدرت سخن ورزیم خیلی بیش از تاثیر نوشتنی هایم است هر دو را دوست دارم هم نوشتن هم مناظره اما اژ مناظره ی چشم در چشم بیشتر لذت می برم طرف می بیند که با هیچ کس و هیچ چیز پدرکشتگی و دشمنی قبیله ای نداری تو یک نظر داری او هم یک نظر دیگر در نوشتن نمی شود با نگاههای مهربانانه کسی را نگاه کرد و با زبان سرخ نظرهایش را رد کرد که بفهمد با خودش مخالفتی نداری با نظریه اش مخالفی اتفاقی که در نوشته نمی افتد و اشتباهی که بیشتر مردم با آن مواجه هستند در هم آمیختن این هر دو با هم است این دقیقا پاسخ سوال هایی است که دیگران درباره ی برخی ارتباطات من از من می پرسند من حساب آدم ها را از افکار و عقایدشان جدا می کنم و نیازی نمی بینم از کسی به خاطر عقیده اش بدم بیاید و از اینکه به خود شخص احترام می گذارم نتیجه نمی شود که با او هم عقیده ام
شاد باشی
dokhtar jan
avalan:man hamishe aghide daram to az jomle andak, adam haye naghd pazir hasti.
dovoman:boro dars bekhun, tulani neminevisam ke vaght nazari.....
moodeto taghir bede ye 2-3 mah tahamol kon tamume
be ghole ye dokore hamkar be ezne khoda ghabuli
boro,vay az daste zehne parakandeye man o to beshin motemarkez sho!!!!!!!!!!
مرسی که به فکر منی ولی متاسفانه اون تمرکزی که تو ازش حرف می زنی و من دقیقا می فهمم یعنی چی رو ندارم نازنین می گفت برای یه امتحان بیست روز حموم نرفته بوده من یعنی محال ممکنه یه همچین اتفاقی برام بیفته خودم می دونم با این تمرکز نداشتنم خیلی کم از توانایی هام استفاده می کنم ولی اینجوری بیشتر لذت می برم البته بعضی وقت ها پابه پای این پراکندگی ها اضطراب هم می گیرم دوره ی لیسانس شب یکی از امتحان هام الهام زنگ زد یه سوال بپرسه گفتم از عصری دارم جابه جایی در قدرت تافلر را می خونم باورش نمی شد وای سوده زدی به هدف تمرکز کاش یه مدت دور بودم تو این اوضاع احوال میثم ایتا یه کارت عروسی سفارش دادن که خود کارت چهار تکه ی مجزا است پاکت کارتم به نحو خاصی باید درست بشه همه هم با چسب تا برگ های گل هام جداست منم در مقام یک خواهر شوهر خوب و خوش اخلاق باید ریا و دورویی به خرج بدم و این کاردستی ها رو کمکشون درست کنم
فکر کنم کلا یک هفته ی آخر هم تعطیل بشم در برابر کارهایی که الان رو سرم ریخته جواب کامنت لذت بخش ترین کار ممکن است برای امتحانم فقط می تونم بگم
خدا و تنها خدا
azizam bezar una khodesun in kara ro bokonan bara khodeshun migam.barashun khatere maishe;);)
man ke midunam ina az vojud khodet sarcheshme migire alan tu moodesh nisti meysam bahanas
این عادت همه ی ما است که بیشتر دوست داریم کارهای آسون و لذت بخش که فسفر کمتری هم بسوزونیم انجام بدیم
خب منم آدمم دیگه
:)
Post a Comment