ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Thursday, March 03, 2011

 مامان نمی داند به خاطر چه چیزی زن آقاجان شد 
یک روز من را به پدرت دادند فکر کردم لابد بابای دومم است و من باید این دفعه دختر او باشم یک نفر یک مشت به پهلویم زد و گفت پدرت نیست شوهرت است از آن به بعد هر وقت مشت می خوردم می فهمیدم اتفاق مهمی افتاده
پرنده ی من/ فریبا وفی
   

No comments: