در مرتبه ای از آن زیبایی
در مرتبه ای از آن مقام داری
در مرتبه ای از آن دلتنگی
در مرتبه ای از آن عاشقی
در مرتبه ای از آن گذشتی
در مرتبه ای از آن شاکری
در مرتبه ای از آن گریه ای
در مرتبه ای از آن سنگی
گاه آدم هایی را می شناسی که همه ی این مراتب را با هم دارند با خود می گویی باری سنگین تر از صبوری هم مگر وجود دارد؟ پس خودش است خود خودش! خود امانت را می گویم همان امانتی را که هیچ کس جز انسان قبول نکرد اصلا قبول این امانت خودش عین صبوری بوده است کاش می توانستم فقط در یک مرتبه از این مراتب زندگی کنم فقط یکی، شاید زیبا می شدم شاید در دلتنگی و عاشقی و گذشت مقام داشتم ... شاید در شکرانه ای اشک آلود، سنگ صبور کسی می شدم که واقعی مثل هیچ کس نیست...
No comments:
Post a Comment