ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Sunday, November 15, 2015

امروز رفتم دانشگاه، از تیر که امتحان‌هایم تمام شده بود نرفته بودم. دانشگاه حالم را خوب می‌کند، همیشه خوب می‌کرده است. این روزها زیاد می‌شنویم که دکترا گرفتن مد شده است و برای اسم و رسم و این حرف‌هاست....حق هم دارند کسانی که می‌گویند چون نه تنها درباره‌ی مدرک تحصیلی که درباره‌ی خیلی چیزهای دیگر هم دوره‌ای تب یک چیزهایی جوان‌های مملکت را می‌گیرد و رها می‌کند. امروز که در طبقه‌های دانشگاه بالا و پایین می‌رفتم داشتم فکر می‌کردم نه زمانی که لیسانس دک‌‌و‌پزی داشت نه زمانی که تب فوق لیسانس بود نه این روزها که مد دکترا گرفتن است خود دانشگاه  از آن نظر که دانشگاه است هیچ وقت برایم تکرای نشد. هر بار که وارد دانشگاه می‌شوم، گاه و بیگاه که تنها باشم و توی خودم بی تردید نخستین چیزی که می‌گویم این است «آخی چه خوب شد که اومدم دانشگاه»

No comments: