ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Tuesday, November 10, 2015

در این کشاکش سرما و بی‌اجاقی من 
بیا به خلوت شب‌های بی‌چراغی من
بهار بی‌تو خزان می‌شود ولی سبز است
اگر که با تو بیاید خزان اقاقی من
به غارت دل من آمده است چشمان‌ات
بتاز با نگهت ترک مست یاغی من
دلم که مست‌تر از شعر حافظ  و سعدی است
فدای چشم خمار تو باد ساقی من
در این زمانه که شعرم تهی ز حادثه است
خوش آمدی به غزل عشق اتفاقی من

جواد زهتاب 

۱۷ آبان ۹۴ یک‌شنبه

۹

No comments: