ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Wednesday, July 01, 2015

نمی‌دانم کار درستی کرده‌ام یا نه؟ کارگاه‌هایی می‌روم که بحث‌های نظری‌اش به وجدم می‌آورد، بخش عملی‌اش نا امیدم می‌کند. البته من از ابتدا هم با خودم صددرصد صادق بودم و در راستای اهداف خودم سراغ چنین کارگاهی رفته‌ام نه برای نتایجی که دیگری‌ها به دنبالش آمده‌اند. از ابتدای هفته هم یعنی پیش از شروع کارگاه عکس‌های مریل استریپ را در گوشی‌ام ریخته‌ام و درباره‌ی این فکر می‌کنم که انحراف نسبتا زیادی در جدار حفره‌های بینی‌اش دارد و کارگردان‌ها مجبورند در کلوزآپ‌های معمولی هم از زاویه‌ای از او فیلم بگیرند که این انحراف‌ها تا جایی که می‌شود از چشم مخاطب پنهان بماند، اما از خودش نمی‌توانند چشم‌پوشی کنند، بیشتر از این انحراف به این اتفاق زندگیش فکر می‌کنم که وقتی برای بازی در نقش بازیگر زن فیلم کینگ کونگ به دلارنتیس پیشنهاد شد، او پیش از سخن گفتن با مریل استریپ به ایتالیایی گفته بود این دختره خیلی زشته! و مریل استریپ هم به ایتالیایی پاسخ‌اش را گفته بود. 
من نه می‌خواهم بازیگر شوم، نه قرار است از من عکس‌های کلوزآپ بگیرند نه می‌خواهم خواننده شوم، نه وقتی تصمیم می‌گرفتم ادعایی درباره‌ی خودم داشتم.  فقط دلم می‌خواهد با صدایم آشتی کنم و از تمام ظرفیت‌های صدایم، همین طوری که هست، استفاده کنم. امروز در اوج نا امیدی وقتی برمی‌گشتم خانه داشتم فکر می‌کردم اگر وقتی به مریل استریپ گفتند زشت! بغض می‌کرد و راه خانه‌اش را می‌گرفت و برمی‌گشت بی‌شک امروز در این عالم هیچی نبود، هیچی. 
همه‌ی دغدغه‌ام این است که یک روزی نیاید که حس کنم هیچی نیستم. 

پ.ن: گامی برنمی‌دارم مگر اینکه تردید نداشته باشم که من را در فبک چندین گام پیش‌تر می‌برد. 

۱۰ تیر ۱۳۹۴ چهارشنبه

No comments: