سلام
الان كه اين كلمات را تايپ مي كنم مادرم دل نگران مي آيد و مي رود و مي گويد ديرت مي شود ساعت دوازده و پانزده دقيقه ظهراست و من ساعت 4:30بليط دارم چند روزي را نيستم
پي نوشت :سفر واقعا مرا به در باغ چند سالگي ام مي برد
دل نوشت:چشمم را كاملا به رويت مي بندم
از گوشه چشم نگاهت مي كنم
1 comment:
آخی
Post a Comment