ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Saturday, September 11, 2010

بیستم شهریور ماه یکهزاروسیصدو هشتادو نه ساعت نه شب

دلم می خواهد امشب آسمان پر نور باشد

زمین در رقص و دردست خدا تنبور باشد

سکوت ساز هستی بشکند زخمه عشق

دلم آکنده از عشق و سرم پر شور باشد

دلم می خواهد آوازی بخوانم عاشقانه

خدا یک بار دیگر بر فراز طور باشد

نشد از چشم او یک جرعه می نوشم، ...نشد آه

خدایا مستی ما در عدم میسور باشد

چه می شد ای خدا یک عمر تا غمگین نبودم

و یا این لحظه را دل لااقل مسرور باشد

ببین اندوه پنهانی که در سازم نهفته است

نمی خواهم که اندوه دلم مستور باشد

بهروز قزلباش

2 comments:

هانیه said...

سلام خانم رودی.مثل اینکه شما رشتتون فلسقه هنر بوده.می خواستم درباره ادامه تحصیل در این رشته از شما شوال کنم.در مقطع دکتری.در ایران این شرایط هست و کدوام دانشگاه ها؟

Faezeh Roodi said...

سلام
دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات هر سال در این رشته دانشجو می پذیرد فکر می کنم حدود شش هفت نفر دانشگاه علامه طباطبایی چند سال پیش یک نفر را در این رشته پذیرفت از سال جاری و اینکه امسال دانشگاه های سراسری فلسفه ی هنر خواهند گرفت یا نه بی خبرم اما درباره ی دانشگاه آزاد مطمئن هستم
موفق باشید