ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Monday, January 28, 2008

(فلسفه براي كودكان(2



در دوره ي كارشناسي يكي از اساتيدم در جلسه اي ، در حين بحث هايشان رو كردند به دانشجويان و گفتند اگر در مجلسي وارد شدي و ويولني افتاده بود اونجا بر ندار بزن شايد ياحقي در مجلس نشسته باشه . درنهمين نشست فلسفه براي كودكان كه پيش از اين درباره اش نوشته ام سوالاتي كه در جلسه هنگام پرسش و پاسخ مطرح شد فقط از بي اطلاعي بود و ايراداتي كه به آقاي ناجي وارد مي كردند دقيقا حكايت همان ويولن زدن بود. يكي از كارشناسان با استناد به منابع فارسي در اين ارتباط كه كاش همان منابع را هم با دقت خوانده بودو تاكيد بر اينكه در اين زمينه كاملا با اطلاع است ايرادات نا بجايي به سخنراني آقاي ناجي وارد مي كردند راستش نمي دانم چقدر زمان مي برد تا همه ي ما متوجه شويم انتقاد سازنده و سوال بجا يعني چه و نمي دانم گروه فبك چقدر بايد منتظر بماند كه در مواجه با سوالاتي قرار گيرد كه قدري احساس كنند به اهدافي كه در نظر داشتند نزديك شده اند نه اينكه من سوالات خوب و به جايي در ذهن داشتم اما رنجِ سوال از روي نا آگاهي را مي فهمم در پرانتز عرض كنم يه جورايي با همه ي وجود حس كردم كه چرا چرخ هاي مملكت نمي چرخد يا به سختي مي چرخد
يكي از ايرادتي كه به ايشان گرفتند اين بود كه بحث هاي شما نظري است تا كي حرف، يكبار هم عمل! اين سخن را نه در اين جلسه بل از زماني كه گوش هايم حرف هاي جدي تر را شنيد و كمي دنياي اطراف برايم جدي تر شد در جلسات مختلف و حتي در ديالوگ هاي عاميانه هم بسيار شنيدم و احساس مي كنم يكي از درد هاي ما اين است كه -اگرچه ظاهر امر اين است كه بسيار حرف مي زنيم- جديتِ بحث هاي نظري را درك نكرديم ما هيچ وقت متوجه اين امر نبوديم كه اگر نظريه پردازي هاي ما قوي و جدي نباشد و اگر نظريه نداشته باشيم پايِ عملمان مي لنگد شايد اگر ذيل تفكري كه بحث هاي نظري را جدي مي گرفت فلسفه به عنوان علومي از علوم هاي صرفا نظري اينهمه در كشورمان منزوي نبود دست كم در هر حوزه اي مي توانستيم نظريه پردازهايي داشته باشيم كه در كنار علوم فني و عملي نتايجي در خور نصيبمان شود شايد ما نمي تواينم ميان نظريه ي درست، ميان بحث هاي نظري و حرف هايي كه صرفا زده مي شوند تا همايشي سميناري مجلسي برگزار شود و تمام شود تفاوت قائل شويم كه اينهمه در برابر بحث هاي نظري سريعاً موضع گيري مي كنيم. پيشنهاد ديگري كه داده شد از آقاي ناجي خواستند كتابي براي معلمان جهتِ آموزشِ كودكان بنويسند و كتابي هم به عنوان راهنما ي اين كتاب تاليف نمايند و در اختيار معلمان قرار دهند نمي دانم چه بگويم كه فقط مي شود صدو چندي علامت تعجب دربرابر اين پيشنهاد گذاشت در همان جلسه به فكرم رسيد اگر اين آقاي محترم هيچ چيز حتي به اندازه ي يك كلمه هم در مورد فلسفه براي كودكان مطالعه نداشت فقط به سخنراني آقاي ناجي در همان جلسه با دقت گوش مي داد چنين پيشنهادي را مطرح نمي كرد والبته ويژگي مشترك همه ي ما، خواستنِ زمينه اي مناسب و آماده است كه زحمت هايش را كس ديگري بكشد و ما مشغول به كار شويم والبته بدون سنت شكني و نوآوري يك لحظه انواع كتاب هايِ راهنما از آموزشي و غيره جلوي چشمم را گرفت ديگر اينكه ما براي برنامه هايِ طولاني مدت صبر نداريم برنامه اي كه ممكن است مثلا در بيست سال به نتيجه ي دلخواه برسد يادم مي آيد اولين جلسه اي كه در پژوهشگاه علوم انساني برقرار شد صرفا يك جلسه ي توجيهي بود جلسه اي كه فقط به يكديگر معرفي شديم نحوه ي برگزاري كارگاهها توضيح داده شد و مقداري هم فضاي فكريِ فلسفه براي كودكان برايمان ترسيم وتشريح شد كه بدانيم در چه فضايي قرار است تنفس كنيم يكي از خانمها ي اين جلسه بلافاصله پس از اين جلسه با نسبت دادنِ خود به پژوهشگاه كلاس هاي فلسفه براي كودكان تشكيل داده بود در حاليكه كارگاههايي كه قرار بود تشكيل شود در مرحله ي اول آموزش دادنِ خود ما بود حتي قرار نبودنحوه ي ارتباط ما با كودكان آموزش داده شود ما همه در مقام كودك بوديم همين وبس در همين كارگاهها بود كه فهميدم نه بلدم سوالِ خوب بپرسم نه بلدم خوب جواب بدهم و عموما پايين ترين امتياز ها را مي گرفتم بس كه به زبان عاميانه ديمي بار آمده ايم و هيچ وقت هيچ چيز را جدي نگرفتيم
پي نوشت: تصوير مربوط به جلسه ايست كه چندي پيش آقايِ ناجي با كودكان داشتند متاسفانه تاريخ دقيقِ آن را نمي دانم
ادامه دارد

No comments: