بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهی کار خویش گیرم....
امشب کل این ترجیع بند سعدی را برای مامان خواندم، فقط یک بار وسطهایش استراحت کردم و با شلغم گلویی تازه کردم! کلاسهایی که تابستان شرکت کردم نشانم داد شعر را درست میخوانم اما خوب و تاثیرگذار نمیخوانم. شاید با تمرین زیاد و باز هم کلاسهایی از این دست بتوانم شعرخوانی و متن خوانیام را هم به جاهای خوبی برسانم. این توضیحات را دادم که بگویم مامان صبر پیشه میکند که پای شعرخوانیهای من مینشیند. فرصت کردید این ترجیع بند را بخوانید هر بار میخوانماش واقعا فکر میکنم بار اول است که میخوانم از بس که برایم تازه و تکراری نشدنی است.
هشتم آبان جمعه شب
No comments:
Post a Comment