ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Sunday, June 27, 2010

یک خط در میان، فارسی

دیروز به یکی از همکلاسی هایم پیامک زدم که سلام بهناز امروز که کلاس نداریم؟ جواب داد:

هالو. نه. سه شنبه

شوکه شدم می خواستم بنویسم چرا فحش می دی عزیزم خب پیش می یاد که آدم فراموش کنه اما پیش از آن یکباره متوجه شدم که منظورش

Hallo

بوده است

چند وقت پیش هم با عجله وارد بانک ملی شدم خیلی کار داشتم و ذهنم متمرکز نبود یک فیش نقدی گرفتم و سریع شماره حساب عریض و طویل سیبا و سایر اطلاعاتی که لازم بود را نوشتم و فیش را تحویل دادم متصدی نگاهی به فیش انداخت و گفت خانم رودی از این بعد برای نوشتن شماره حساب یا همه را به انگلیسی بنویسید یا به فارسی

1 comment:

سوفیا said...

سلام فائزه جون من یه سوفیای دیگه ام که با دیدن اسم وبلاگت با کمال اشتیاق اومدم اینجا و دیدم بللللللللللللله شمام به درد ما دچاری : "فلسفه عزیز"
منم یه وبلاگ کوچیک دارم که چیزایی که یاد می گیرم یا به ذهنم می رسه می نویسم خوشحال میشم با هم دوست شیم
گویا فلسفه هنر می خونی
خیلی خوبه مبارکت باشه
وبلاگت خصوصا پستهایی که در حوزه فلسفه هنر می نویسی خیلی جالب و قابل استفاده است
بازم سر میزنم
:)