ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Wednesday, January 03, 2007

خوب شد سقراط جدی گرفت

نمی دانم کسی که فلسفه نمی داند از زندگی چه می داند و کسی که زندگی را نمی داند به چه ماند؟! نمی دانم اگر آن روزها سقراط پیام سروش دلفی را جدی نمی گرفت افلاطون از که و چه می نوشت دعوای قرون وسطایی بر سر عقل و وحی بر سر چه می توانست باشد دکارت چگونه شهود می کرد می اندیشد پس هست کانت به چه جراتی عقل را به دادگاه فرا می خواند و محاکمه اش می کرد آیا هایدگر پرسش از وجود به مغزش خطور می کرد؟ من به چه کار مشغول بودم اگر فلسفه نمی خواندم که هنوز هم از آن هیچ نمی دانم .چقدر دوست دارم شبیه سقراط به اندازه تمام تاریخ ادامه داشته باشم اگر آن روز سقراط جدی نمی گرفت از جا بر نمی خاست و آدم به آدم به دنبال دانایی نمی گشت آیا امروز سخن گفتن از فلسفه معنا دار بود و آیا اصلا وجود داشت که معنادار باشد یا نباشد؟ خوشحالم که سقراط جدی گرفت یکی از دوستانم همیشه می گوید ما در عرصه جدی زندگی نمی کنیم امشب با همه وجود حس کردم که جدیت یعنی ماندگاری به وسعت زمان جهان

No comments: