ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Friday, January 15, 2016

«اگر بتوانی رویایی را در سر بپروانی می‌توانی به چنگش بیاوری.... » می‌خواستم بنویسم بی‌معناتر از این جمله‌ای نیست ولی دلم نیامد این همه تندروی کنم ولی واقعیت این است که نمی توانی چون عالم، عالم تزاحم است. یا جای تو است یا جای دیگری... اگر هم‌زمان چند نفر رویای داشتنِ کس دیگری، مالی، خانه‌ای، گنجی، موقعیتی را در سر بپرورانند فقط یکی می‌تواند به چنگ‌اش بیاورد... رویای ما بقی رویا می‌ماند... این قانون عالم است شاید برای همین است که وقتی کسی می‌خواهد دل همه را به دست بیاورد، یک جورهایی هم‌زمان منت همه را بکشد، یک جورهایی مواظب باشد که کسی از او دلخور و ناراحت نباشد، یک جورهایی بخواهد و تلاش کند که همه دوست‌اش داشته باشند... حواس‌اش نیست که نشدنی است و عده‌ای خودشان آرام و بی‌صدا بی‌آنکه منتظر باشند دل‌شان به دست آورده شود و نازشان را بکشند می‌روند... بدون اینکه به او زحمت بدهند،زیر بار این قانون عالم برود، بعضی‌ها هم برایش می‌جنگند و بعضی فقط تماشاگراند . قانون عالم، اجازه نمی‌دهد هر رویایی را که در سر می‌پروانی به چنگ بیاوری، برای همین مجبوری بعضی رویاهایت را همان جایی که جایشان است جا بگذاری و بروی...

۲۵ دی ۹۴ جمعه شب

۲۳

پ.ن یک: هیچ وقت نتوانستم برای داشتن رویایم بجنگم، هر وقت هم که جنگیده‌ام از پیش شکست خورده بودم.
پ.ن دو: ۲۲ بماند برای بعد می‌نویسم.

1 comment:

ندای غرب (میثم منیعی) said...

هرگز...
هرگز...
و هرگز!
تسلیم مشو!

وینستون چرچیل