ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Friday, December 23, 2005

خدای شما چه جور خدایی است؟

شاید با دیدن عنوان سوالهای مختلفی در ذهنتان نقش بندد از جمله اینکه یعنی چه که خدای شما چه جور خدایی است؟ مگر می شود خدا جورهای مختلف داشته باشد؟ مگر خدا یک جور بیشتر نیست؟
خدای پیامبران به گونه ای است که خدای فیلسوفان نیست و خدای فیلسوفان به گونه ای که خدای عاشقان نیست و خدای عاشقان خدای زور گویان نیست خدای زور گویان خدای ضعیفان نیست خدای ضعیفان خدای جباران نیست خدای جباران خدای رحیمان نیست. خدای برخی هم مهم نیست که چه جور خدایی باشد تنها چیزی که می خواهند : خدایا باشی ها اگه نباشی من چی کار کنم !خدای من ...خدای تو... خدای او... همه معنا دار است .هر گونه تصور ما از خدا نسبت ما را با او می سازد و این تصور در هنر ما فلسفه ما در علم ما ودر مذ هب ما تاثیر دارد .ما از هنر اسلامی هنر مسیحی هنر قدسی هنر معنوی سخن می گو ییم در موارد نامبرده "نظر خدا"ست که مبنا قرار میگیرد خدای مسیحی ممکن است چیزی را تایید کند که خدای اسلامی حکم به حرمت ان کند -همین امر نشانگر نکته ظریفی است .که شاید بعذ ها جداگانه در موردش نوشتم-در علم نیز به همین صورت است در ابتدای کتاب علم و دین از خداوند رخنه پوش سخن رفته و این خدایی است که رخنه های ایجاد شده در علم بشر را می پوشاند . در فلسفه نیز همین داستان برقرار است چه بسا جذاب تر و شنیدنی تر .....با این اوصاف تا به حال از خود پرسش کرده اید که خدایتان چه جور خدایی است؟؟؟

No comments: