پاسخ به کامنت های یک هم کلاس قدیمی

همکلاس قدیمی
از کامنت های مفصل و البته شبیه به هم ات ممنون به نظرم آمد بیشتر واژه ها را به بازی گرفته ای و خیلی جاها اگرچه زیباست بی مفهوم است نه نمی شود خارج زندگی داشت همچنان که خارج اصول فقه داریم خارج زندگی یعنی مرگ و هیچ کس خبر ندارد دراین خارج زندگی چه اتفاقی قرار است بیفتد کسانی که خیانت می کنند دروغ می گویند کلاه سر یکدیگر می گذارند و باز هم خوشبختند نظم کلاس زندگی را رعایت نمی کنند و به جاهای خوب خوب می رسند خارج از کلاس زندگی نیستند آنها هم داخل همین کلاس اند آنها کلاسی را ترک نکرده اند که به وسعت زمین وسعت دارد و به تعداد آدم های زمین شاگرد دارد اگر از کلاس زندگی اخراج شویم فرصتی نداریم که بخواهیم به کسی زنگ بزنیم و درس های عقب مانده را جبران کنیم کلاس زندگی درس شب امتحانی ندارد کلاس زندگی هر چه هست درون خودش است با هوش باشی تا اخرین جایی که در کلاسی نهایت استفاده را می بری با هوش نباشی و حواست به کارت نباشد اخراجت نمی کنند تا زمان اخراجت برسد همه یک روزی از این کلاس اخراج می شوند می گویم اخراج چون هیچ کس در بدترین حالت هم دوست ندارد این کلاس را ترک کند حتی کسانی که جو گیر می شوند و می خواهند از شر این کلاس رها شوند درست زمانی که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید پشیمان هستند در کلاس زندگی چه خوب و چه بد چه زشت و چه زیبا تو می مانی و سر وکله زدن های شبانه روزیت با درس های این کلاس با شاگردهای دیگر با استادها و معلم هایت سرو کله زدن با خودت
کانتی نگاه کنی چه بخواهی چه نخواهی به صورت ماتقدم همه ی اتفاق هایت در این مکان خاص یعنی کلاس زندگی و در این زمان خاص یعنی سالهای عمرت اتفاق می افتد