كاش ما آدمها
تنها قدري
شبيه نوشته هايمان بوديم
.
.
.
شبيه خودمان
زمانيكه عالم را
روايت مي كنيم
.
.
.
شبيه خودِ خودمان
وقتي كه
فلسفه نمي دانيم
.
.
.
.
.
ما اجازه نمیدهیم کیفیت فناپذیری حیات بیمعنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگیمان.
برگ
Friday, June 27, 2008
Sunday, June 22, 2008
Saturday, June 14, 2008
!امان ازما فلسفه خونده ها
مدتي است در فكر "ما فلسفه خوانده "ها هستم اول از خودم شروع كنم بعد به ديگري ها برسم كه فكر نكنيد خودم را از "ما فلسفه خوانده ها" جدا مي دانم وقتي نطقم باز مي شود كه توصيف كنم ما فلسفه خواند ه ها چگونه فكر مي كنيم و چه دغدغه هايي داريم بسته كردن اين نطق كار حضرت فيل است مدتي است فكر مي كنم ما فلسفه خوانده ها چيزي بيش از ديگران نيستيم كه چه بسا به خاطر همين فلسفه خواندنمان چند كيلويي غرور و تكبر به شخصيتمان اضافه شده خدا رحم كرد ما فلسفه خواندها ادامه دهنده ي راه دكارت و كانت و هگل و امثالهم نيستيم و نسلمان به سقراط و افلاتون نمي رسد وگرنه خدا را هم بنده نبوديم من به عنوان يكي از افراد گروه ما فلسفه خوانده ها اتفاقا عاشق فلسفه هستم و هميشه فكر مي كنم اگر فلسفه نمي خواندم قطعاً چيزهايي كم داشتم اما از حرف هاي تكراري كه خودم وهمه ي فلسفه خوانده ها در باب خودشان مي گويند قدري كسلم چندي است متوجه شدم ما فلسفه خوانده ها مشكلاتمان با فلسفه نخوانده ها يكي است تنها تفاوتش اين است كه مي توانيم آنقدرقشنگ به تببين و توصيف مشكلات بپردازيم كه تو گويي مشكل را حل كرده ايم اما به نظرم نوعي غر زدن هاي شيك و فانتزي است چندي پيش مطلبي در وبلاگم نوشته بودم با عنوان عادي اما پر از ادعا امروز فكرمي كنم ما فلسفه خوانده ها و اول هم خودم مصداق اين جمله ايم راستش در طول اين چندين سالي كه فلسفه خوانده هاي زيادي را ديدم شايد يكي دو نفرشان بودند كه آنقدر با فلسفه يكي شده بودند كه نمي توانستي تصور كني اگر فلسفه نمي خوانند و يا فلسفه نمي دانستند در چه رشته اي تحصيل مي كردند كساني كه اتفاقا چون خودشان متوجه نيستند كه چقدر در اين زمينه با سوادند و حرف هايشان سخن گفتن نيست سرريز شدن است دچار تكبر و غرور نيز نيستند چون غرق در عالمشان هستند آنها فلسفه را زندگي مي كنند و فلسفه ابزاري براي شهرتشان نيست قطعا روزي درباره شان خواهم نوشت
امان از ما فلسفه خوانده ها
كه فكر مي كنيم پشت و روي عالم
پيش ِروي ماست و ما همه چيز مي دانيم
كه سرسوزني هم نمي دانيم
امان از ما فلسفه خوانده ها
كه فكر مي كنيم پشت و روي عالم
پيش ِروي ماست و ما همه چيز مي دانيم
كه سرسوزني هم نمي دانيم
Subscribe to:
Posts (Atom)