و این منم
دختری شاد
در آستانه فصلی گرم
در ابتدای درک هستی هر چه هست
ومهربانی ساده و
شادناک آسمان
وتوانائی این
دست های ایمانی
ما اجازه نمیدهیم کیفیت فناپذیری حیات بیمعنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگیمان.
برگ
Tuesday, November 21, 2006
Tuesday, November 07, 2006
سفر
مرا به در باغ چند سالگی ام بردم
و ایستادم تادلم قرار گیرد
صدای پر پری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم
امشب با همه وجود حس کردم که نه تنها به قول سهراب عزیز سفر ما را به در باغ چند سالگی مان میبرد که نیزهر رفتنی اعم از سفر،اسباب کشی ،از کلاسی به کلاسی دیگر ،از فکری به فکری دیگر ... این گونه است
چون قرار است از خانه ای به خانه دیگر رویم و به قول مردمان روزگار اسباب کشی داریم با همه وجود حس کردم
رفتن
مرا به در باغ چند سالگی ام برد
و ادامه ماجرا
مرا به در باغ چند سالگی ام بردم
و ایستادم تادلم قرار گیرد
صدای پر پری آمد
و در که باز شد
من از هجوم حقیقت به خاک افتادم
امشب با همه وجود حس کردم که نه تنها به قول سهراب عزیز سفر ما را به در باغ چند سالگی مان میبرد که نیزهر رفتنی اعم از سفر،اسباب کشی ،از کلاسی به کلاسی دیگر ،از فکری به فکری دیگر ... این گونه است
چون قرار است از خانه ای به خانه دیگر رویم و به قول مردمان روزگار اسباب کشی داریم با همه وجود حس کردم
رفتن
مرا به در باغ چند سالگی ام برد
و ادامه ماجرا
Subscribe to:
Posts (Atom)