ما اجازه نمی‌دهیم کیفیت فنا‌پذیری حیات بی‌معنا جلوه کند و روایت محصول این امتناع است. محصول پافشاری لجوجانه ما بر معنا بخشیدن به جهان و زندگی‌مان.
برگ

Wednesday, April 23, 2014

کتاب رو هواست یا روی زمین؟

سوم اردیبهشت نود و سه چهارشنبه عصر
این عکس را امروز بعد از ظهر پیش از اینکه از خانه بروم بیرون انداختم. مامان کنار این کتاب خواب بود. چند روزی است این کتاب را از من گرفته است عصرها می‌خواند (البته به سبکی که خواهم گفت). رفتم بگویم من دارم می‌روم، دیدم خواب است من هم آهسته چند تا عکس از مامانِ خواب و کتاب گرفتم، دلیل‌اش  هم این بود که تصویر خواب‌های بعد از ظهر مامان برای ما سی سال است که تصویر ویژه‌ای است از چهار پنج سالگی‌ام همین بوده است. خواب بعد از ظهر مامان با یک کتاب یا یک مجله بود که برای ما در طی زمان معناهای متفاوتی داشت. در دوره‌ی کودکی چون از خواب بعد از ظهر فراری بودیم و می‌خواستیم برویم بازی، صبر می‌کردیم مجله یا کتابی که دست مامان بین زمین و هوا بود بیاید زمین. هر وقت کتاب را می‌بست و می‌گذاشت کنارش یعنی خوابش گرفته بود و چند دقیقه بعدش ما توی حیاط بودیم. نشانه‌ی خوبی بود چون حتی از دور هم می‌توانستی ببینی کتاب روی زمین است یا بین زمین و هوا. بزرگ‌تر که شدیم متوجه نکته‌ای شدیم اینکه فاصله‌ي بین بالا و پایین شدن کتاب یا مجله خیلی کوتاه بود یعنی مامان هر بیست دقیقه‌ای که کتاب می‌خواند ده دقیقه‌ای چرت می‌زد و دوباره کتاب بالا بود. حالا دیگر از دو ساعتی که به اصطلاح برای خواب بعد از ظهرشان است کلا بیست سی دقیقه‌اش خواب است بقیه‌اش کتاب بین زمین و هواست. هنوز هم بعد از این همه سال نه مامان عادت‌اش را  ترک کرده است نه من که هنوز هم از فاصله‌ی دور می‌توانم چک کنم کتاب رو هواست یا روی زمین...  

No comments: